کد مطلب:142 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:293

احکام مُساقات
مسأله 2343 ـ اگر انسان با كسی به این قسم معامله كند كه درختهای میوه ای را كه میوه آن مال خود اوست، یا اختیار میوه های آن با اوست تا مدّت معیّنی به آن كس واگذار كند كه تربیت نماید و آب دهد و به مقداری مشاع كه قرار می گذارند از میوه آن بردارد، این معامله را مُساقات می گویند.

مسأله 2344 ـ معامله مساقات در درختهائی كه مثل بید و چنار میوه نمی دهد صحیح نیست، ولی در مثل درخت حنا و سدر كه از برگ آن استفاده می كنند یا درختی كه از گُل آن برای گلاب گیری استفاده می كنند اشكال ندارد.

مسأله 2345 ـ در معامله مساقات لازم نیست صیغه بخوانند بلكه اگر صاحب درخت بقصد مساقات آن را واگذار كند و كسی كه كار می كند به همین قصد تحویل بگیرد معامله صحیح است.

مسأله 2346 ـ مالك و كسی كه تربیت درختان را بعهده می گیرد، باید مكلّف و عاقل باشند و كسی آنها را مجبور نكرده باشد و نیز در مالك شرط است كه سفیه نباشد یعنی مال خود را در كارهای بیهوده مصرف نكند و مالك نباید محجور باشد یعنی حاكم شرع او را از تصرّف در مالش منع نكرده باشد امّا در عامل سفیه نبودن و محجور نبودن شرط نیست مگر بخواهد در مالش تصرّف كند.

مسأله 2347 ـ مدّت مساقات باید معلوم باشد و اگر اوّل آن را معیّن كنند و آخر



[384]

آن را موقعی قرار دهند كه میوه آن سال بدست می آید صحیح است.

مسأله 2348 ـ باید سهم هر كدام نصف یا ثلث حاصل و مانند اینها باشد و اگر قرار بگذارند كه مثلا یك تُن از میوه ها مال مالك و بقیّه مال كسی باشد كه كار می كند، معامله باطل است.

مسأله 2349 ـ باید قرار معامله مساقات را پیش از ظاهر شدن میوه بگذارند و اگر بعد از ظاهر شدن میوه و پیش از رسیدن آن قرار بگذارند پس اگر كاری مانند آبیاری كه برای تربیت درخت و پرورش میوه لازم است باقی باشد، معامله صحیح است و گر نه اشكال دارد، اگر چه احتیاج به كاری مانند چیدن میوه و نگهداری آن داشته باشد.

مسأله 2350 ـ معامله مساقات در بوته خربزه و هندوانه و خیار و مانند اینها صحیح نیست.

مسأله 2351 ـ درختانی كه از آب باران یا رطوبت زمین استفاده می كنند و به آبیاری احتیاج ندارند اگر به كارهای دیگر مانند بیل زدن و كود دادن و سمپاشی كه موجب زیاد شدن یا مرغوبیّت میوه می شود احتیاج داشته باشند معامله مساقات در آن صحیح است. ولی چنانچه آن كارها در زیاد شدن یا مرغوبیّت میوه تأثیری نداشته باشند معامله مساقات اشكال دارد.

مسأله 2352 ـ دو نفری كه مساقات كرده اند، با رضایت یكدیگر می توانند معامله را بهم بزنند و نیز اگر در ضمن خواندن صیغه مساقات شرط كنند كه هر دو، یا یكی از آنان حق بهم زدن معامله را داشته باشند، مطابق قراری كه گذاشته اند، بهم زدن معامله اشكال ندارد، بلكه اگر در معامله شرطی كنند و عملی نشود، كسی كه برای نفع او شرط كرده اند، می تواند معامله را بهم بزند.

مسأله 2353 ـ اگر مالك بمیرد، معامله مساقات بهم نمی خورد و ورثه اش به جای او هستند.

مسأله 2354 ـ اگر كسی كه تربیت درختان به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نكرده باشند كه خودش آنها را تربیت كند، ورثه اش بجای او هستند، و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر و كارگر هم نگیرند، حاكم شرع از مال میّت اجیر و كارگر می گیرد و حاصل را بین ورثه میّت و مالك قسمت می كند، و اگر شرط كرده باشند كه خود او درختان را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشته اند كه



[385]

بدیگری واگذار نكند، با مردن او معامله مساقات بهم می خورد و اگر قرار نگذاشته اند مالك می تواند عقد را بهم بزند یا راضی شود كه ورثه او یا كسی كه آنها اجیرش می كنند، درختان را تربیت نماید.

مسأله 2355 ـ اگر شرط كند كه تمام حاصل برای مالك باشد، مساقات باطل است و میوه مال مالك می باشد و كسی كه كار می كند نمی تواند مطالبه اجرت نماید.

مسأله 2356 ـ اگر زمینی را به دیگری واگذار كند كه در آن درخت بكارد و آنچه عمل می آید مال هر دو باشد بنابر احتیاط واجب معامله باطل است پس اگر درختان مال صاحب زمین بوده، بعد از تربیت هم مال او است و باید مزد كسی كه آنها را تربیت كرده بدهد مشروط بر آن كه از مقدار قرارداد بیشتر نباشد و اگر مال كسی بوده كه آنها را تربیت كرده بعد از تربیت هم مال اوست و می تواند آنها را بكند، ولی باید گودال هائی را كه بواسطه كندن درختان پیدا شده پر كند و اجاره زمین را از روزی كه درختان را كاشته به صاحب زمین بدهد مشروط بر آن كه از مقدار قرارداد بیشتر نباشد و مالك هم می تواند او را مجبور نماید كه درختان را بكند و اگر بواسطه كندن درختان عیبی در آنها پیدا شود، باید تفاوت قیمت آن را به صاحب درخت بدهد، ولی نمی تواند او را مجبور كند كه با اجاره یا بدون اجاره درختان را در زمین باقی بگذارد.



[386]

كسانی كه نمی توانند در مال خود تصرف كنند

مسأله 2357 ـ بچه ای كه بالغ نشده شرعاً نمی تواند در مال خود تصرف كند. نشانه بالغ شدن یكی از سه چیز است:

اول: روییدن موی درشت زیر شكم بالای عورت.

دوّم: بیرون آمدن منی.

سوّم: تمام شدن پانزده سال قمری در مرد و تمام شدن نه سال قمری در زن.

مسأله 2358 ـ روییدن موی درشت در صورت و پشت لب و در سینه و زیر بغل و درشت شدن صدا و مانند اینها نشانه بالغ شدن نیست، مگر انسان بهواسطه اینها یقین كند بالغ شده است.

مسأله 2359 ـ دیوانه و سفیه یعنی كسی كه مال خود را در كارهای بیهوده مصرف می كند نمی توانند در مال خود تصرف نمایند و تصرّفات آنها باید زیر نظر ولیّ آنها باشد، و همچنین است ورشكسته ای كه مجتهد جامع الشرائط او را از تصرف در اموالش جلوگیری كرده باشد.

مسأله 2360 ـ كسی كه گاهی عاقل و گاهی دیوانه است، تصرفی كه موقع دیوانگی در مال خود می كند صحیح نیست.

مسأله 2361 ـ انسان می تواند در مرضی كه به آن مرض از دنیا می رود هر قدر از



[387]

مال خود را به مصرف خود و عیال و مهمان و كارهایی كه اسراف شمرده نمی شود برساند. و اظهر این است كه اگر مال خود را به كسی ببخشد یا ارزانتر از قیمت بفروشد یا اجاره دهد اگر چه بیشتر از ثلث باشد و ورثه هم اجازه ننمایند تصرّف او صحیح است.